حاصل اوقات

قدر وقت ار نشنـاسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم (حافظ)

حاصل اوقات

قدر وقت ار نشنـاسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم (حافظ)

بوی ذلت

سید مرتضی آوینی٬ از نوادر متفکران اسلامی است که نسبت «ایمان اسلامی» و ملزومات «دنیای جدید» یا بعبارت روشنتر «دنیای غرب» را دریافته و موفق شده آنرا با فهم عمیق خود از آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) در هم آمیزد و همانند جوابی که برای یک معما ارائه شود٬ با بیانی که از تـفقه در دین مایه می گیرد٬ در گوشه و کنار آثارش گره از مسائلی که بسیاری از اهل ایمان را به ورطه هلاکت بار و وهم آلود مرعوبیت در برابر غرب افکنده٬ بگشاید. چیزی که در مورد سید مرتضی آوینی وجود دارد و یک فوق العادگی از او در ذهن من ایجاد می کند این است که او مرد «یقین» است و توانسته آنچه را که خود در یک تعبیر عجیب «خرق حجاب تکنولوژی» نامیده در وجود خود محقق کند و چنانکه ما با یقین کامل به «شریعت تکنولوژی» (که تعبیر دیگری از اوست) ایمان آورده ایم او توانسته با جسارت تمام به آن کفر بورزد.

...اخیراً یکی از مسائلی که در هر جمعی که چند نفر دور هم نشسته باشند٬ صحبت از آن به میان می آید٬ موضوع حمله نظامی آمریکا به ایران و ترسی است که می بینی به جان مرد و زن افتاده. صحبتها و اظهار نظر ها هم بسته به اینکه شخص چقدر از این مسأله مرعوب شده باشد متفاوت است. مدتی قبل در جایی٬ کسی داد سخن از این موضوع داده بود و مسأله را تحلیل می کرد. البته شنیدن اظهار مرعوبیت در این مورد از «غیر اهل ایمان» چندان عجیب نیست چرا که در زمان جنگ تحمیلی هم٬ آنانکه جنگیدند مؤمن ترین انسانها به خدا بودند در حالیکه بسیاری از اینها جان خود را برداشته و به ده کوره ها گریخته بودند (اگر در کمال بی غیرتی کشور خود را ترک نکرده بودند). آنچه موجب استبعاد است٬ اظهار مرعوبیت «اهل ایمان» است و بوی ذلتی که از حرفهای آنها به مشام می رسد. اهل ایمان که نه٬ مؤمنین بی ایمان! همانها که هر هفته هیأت هم می روند و زیارت عاشورا می خوانند و خطاب به حسین بن علی (علیهما السلام) می گویند که «...یا لیتنی کنت معکم و افوز فوزاً عظیماً!» در صورتی که یاران امام حسین (علیه السلام) که در کربلا با او ماندند و حتی بعد از اینکه امام (علیه السلام) بیعت خود را از آنان برداشت٬ او را ترک نکردند٬ آنان بودند که خود را برای شهادت در راه اسلام چنان آماده کرده بودند که امام (علیه السلام) آنان را در شب عاشورا برای زینب کبری (علیها السلام) چنین توصیف می کند: «به خدا قسم نیافتم آنان را مگر جنگجویانی دلاور که با مرگ چنان انس گرفته اند که طفلی به پستان مادرش.» البته در کربلا «ضحاک بن عبد الله» را هم داشتیم. شهید آوینی در کتاب «فتح خون» در مورد او می نویسد: «ضحاک بن عبد الله مشرقی را که می شناسی! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آنکه صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود. خوف٬ فرزند شک است و شک زاییده شرک. و این هر سه٬ خوف و شک و شرک٬ راهزنان طریق حقند. که اگر با مرگ انس نگیری٬ خوف راه تو را خواهد زد و امام را در صحرای کربلا رها خواهی کرد.» ...آن بنده خدا داشت همینطور حرف میزد که من با جمله مشهور امام خمینی (ره) که «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» پریدم وسط حرفش و حرفش را قطع کردم! ایشان که از ساده انگاری حقیر تعجب کرده بود با لحنی عاقلانه در جواب من گفت: «نه! این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست!! عراق هم اول همین فکر را می کرد و پدافندشان یکی دو روز زد ولی بعد از چند روز مثل چراغی که فوت کنی و خاموش شود خاموش شد. بعد٬ آقا... آمریکا آی زد هـــــــــــــــــــــــــــــــا...!!!! مگر هواپیمای بی ـ ۵۲ شوخی بردار است؟!» و بعد هم شروع کرد به تحلیل جمله حضرت امام (ره) و وهن آن. حقیر به ایشان گفتم: «سودی که آمریکا از ترسیدن امثال ما و شما می برد٬ بیشتر از سودی است که با حمله نظامی می تواند نصیب خود کند.» نمی دانم از این حرف من چه فهمید ولی همینقدر می دانم که هیچ نفهمید!

شهید آوینی در مقاله ای خواندنی با عنوان «در برابر فرهنگ واحد جهانی» می نویسد که صرف نظر از اینکه ما نظام آمریکا را شیطانی بدانیم و یا خیر٬ این واقعیتی است انکار ناپذیر که تکنولوژی مدرن٬ زمینه را آنچنان فراهم کرده که جهان بتواند مجموعه واحدی باشد٬ یکپارچه و هماهنگ٬ با یک فرهنگ و تاریخ مشترک٬ با یک حکومت واحد٬ اگر چه در کف استکبار و این استکبار جدید نه در فردی چون چنگیز و یا تیمور٬ بلکه در نظامی استکباری چون آمریکا تحقق یافته است. بعد سخن از سه عامل مهم که آمریکا را در این سلطه جهانی یاری داده اند و اهمیت رکنی دارند٬ به میان می آورد که اینگونه هستند: 

۱. تکنولوژی مدرن که آنرا اساسی ترین عامل توسعه جهانی استکبار می شمارد و معتقد است که تکنولوژی مدرن همه نیازهای بشر را در جنبه مادی و حیوانی وجودش خلاصه کرده است و با ارضای گسترده این سوائق تا حد اشباع٬ او را نسبت به حیات معنوی خویش غفلت بخشیده و در فرهنگ واحدی که از این طریق بر همه فرهنگها آنرا تحمیل کرده حقیقت وجود بشر مغفول واقع شده و او را جز از دریچه نیازهای مادی اش نمی توان دید و لا جرم بشر به بهایی که باید در قبال توسعه امکانات مادی بپردازد نمی اندیشد چرا که فرصت اندیشیدن ندارد. ۲. ضعف نفس اغلب انسانها و پای بندی آنها به عادات و تعلقات و فریفتگی در برابر ظواهر و معتقد است که این نظام٬ ظاهراً توانسته است که به همه حوایج مادی بشر به نحو احسن جواب گوید و همین  امر آنان را از سر اختیار به جرگه سر سپردگان این نظام واحد جهانی پیوسته. ۳. ترس و خصوصاً ترس از مرگ که این عامل را در ذیل همان عامل دوم قرار می دهد و می نویسد: «آمریکا از طریق ایجاد رعب و وحشت٬ بطور علنی یا غیر علنی٬ با استفاده از شبکه واحد ارتباطات در سراسر جهان٬ مخالفین خود را به آنجا می کشاند که حتی جرأت ارزیابی نظام میلیتاریستی (militarisme=نظامی گری) آمریکا را به خود راه ندهند... اما باز هم از یک سو با حیله های سیاسی و اقتصادی و از سوی دیگر از طریق سلطه گسترده خویش بر تبلیغات جهانی٬ با حیله های گوناگون تخریب اطلاعاتی٬ کار را ظاهراً ـ و فقط ظاهراً ـ به نفع خود فیصله داده است. و لذا آن کس که ضعیف تر است از قدرت آمریکا بیشتر می ترسد و انسانهایی وارسته و قدرتمند چون حضرت امام خمینی (ره) که پای بر فرق همه تعلقات نهاده اند و ترس را در وجود خویش کشته اند٬ به حقیقت می دانند و می گویند که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند

اسلام علیک یا ابا عبد الله و علی الارواح التی حلت بفنائک

نظرات 1 + ارسال نظر
علی دوشنبه 20 فروردین 1386 ساعت 05:54 ب.ظ

سلام داداش. مشکل از سرورم بود. البته اگر بشود اسمش را سرور گذاشت. چون فعلا که ما در سرو ایشانیم. خلاصه بقدری ذوق زده شدم که مشکل حل شد، مطلب را نخونده یه راست اومدم اینجا. حالا دیگه برم ببینم چیکار کردی؟
راستی جمعه ها قرار شد همون کتاب استاد شجاعی را مطالعه کنیم. به کمک حسین آقا و سعید انور. تا خدا چی بخواهد. رو کمک شما هم حساب بکنیم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد