حاصل اوقات

قدر وقت ار نشنـاسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم (حافظ)

حاصل اوقات

قدر وقت ار نشنـاسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم (حافظ)

انشاء

 فواید حیوانات اهلی را بنویسید

 

حیوانات اهلی به حیواناتی می گوییم که مثل گاو و اسب و گوسفند باشند. سگ هم یک حیوان اهلی است. من می خواهم انشای خود را در مورد فواید های سگ بنویسم. سگ فواید های زیادی دارد. مثلاً سگ می تواند دزد بگیرد و نگذارد که دزد به خانه ما بیاید. آدم باید خانه اش دزدگیر داشته باشد چون به نظر من دزدگیرهای الکترومیکی بهتر از سگ است. خانه ما دزدگیر ندارد ولی ماشین محسن اینا دزدگیر دارد. سگ را نمی توانیم به ماشین ببندیم و دزدگیر بهتر است چون صدایش بلند تر است و چند جور صدا در می آورد ولی سگ فقط یک جور صدا در می آورد. سگ فواید های خیلی زیادی دارد. بعضی از سگها از گله مواظبت می کنند. بعضی از سگها شکاری هستند. بعضی از سگها بدرد پلیس می خورند. سگ از همه حیوانات اهلی فوایدش بیشتر است. چونکه گاو با اینکه فواید های خوبی دارد نمی تواند برود شکار چون یواش راه می رود. سگ پلیس آی کیو دارد چون می تواند جای چیزها را پیدا کند ولی آی کیوی آدم از سگ بیشتر است مثلاً می تواند لای گوشت دوا بگذارد و به سگ بدهد تا بیهوش شود. ما باید وفا داری را از سگ بیاموزیم چون خیلی وفادار است اما سگ هم باید راستگویی را از ما آدمها بیاموزد و دروغ نگوید چونکه سگ حیوان دروغگویی است. خودم شنیدم که دیشب پدرم پشت تلفن به دوستش گفت: داری مثل سگ دروغ می گویی! من توی عمرم نمی دانستم سگ دروغ هم می گوید. سگ استخوان می خورد. ولی سگ همسایه محمود اینا مرغ می خورد. همسایه محمود اینا ماکسیما دارند و سگشان را سوار ماکسیما می کنند ولی من تا حالا ماکسیما سوار نشده ام. من فکر می کنم اینکه بعضی ها به بعضی ها محل سگ نمی گذارند٬ منظور از  «محل سگ» محله محمود اینا باشد چون محله محمود اینا کنار یک پارک است و همه عصر با سگ می آیند پارک. در محله محمود اینا دخترها سگشان را بغل می کنند چونکه پسرها٬ زیر پای سگهای دخترها ترقه پرت می کنند. سگ با اینکه فواید های خیلی خوبی دارد نجس است و اگر موی سگ به لباسمان بچسبد نمی توانیم با آن لباس نماز بخوانیم. پدربزرگم می گوید با اینکه سگ نجس است ولی سگ شکاری اگر شکار را بگیرد می توانیم بخوریم، اما اگر آدم بسم الله نگوید و سر حیوانی را ببرد آنرا نمی شود خورد چون حرام می شود. پس فواید های سگ از آدم هم بیشتر است. من می خواهم یک حدیث بگویم.*

امیرالمؤمنین (علیه السـلام) می فرمایند: خوش بحال کسی که زندگیش مثل زندگی سگ باشد!!! در سگ ده تا چیز هست که مؤمن باید داشته باشد.

اول اینکه سگ بین مردم قدر و قیمتی ندارد و گمنام است که این حال «مساکین» است.

دوم اینکه سگ مال و مِلک ندارد که این صفت «مجردین» است.**

سوم اینکه خانه مشخصی ندارد و بساط او همه زمین اوست و این از نشانه های «متوکلین» است.

چهارم اینکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت «صالحین» است.

پنجم اینکه اگر صد ضربه تازیانه از صاحب خودش بخورد، در خانه او را رها نمی کند و این صفت «مریدین» است.

ششم اینکه شبها بجز مقدار کمی نمی خوابد و این از صفت های «محبین» است.

هفتم اینکه طرد می شود و جفا می بیند ولی اگر او را صدا کنند بدون دلگیری بر می گردد و این از علامت های «خاشعین» است.

هشتم اینکه هر چیزی بدهی می خورد و راضی است و این حال «قانعین» است.

نهم اینکه بسیار سکوت دارد و این از علامت های «خائفین» است.

دهم اینکه وقتی می میرد ارثی از او باقی نمی ماند و این حال «زاهدین» است.

من فکر می کنم آدم باید خجالت بکشد که سگ فوایدش بهتر از آدم باشد. این بود انشای من.

 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*طوبی لمن عیشه کعیش الکلب ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن. الاول لیس له مقدار بین الخلق و هو حال المساکین. الثانی ان یکون فقیرا لیس له مال و لا ملک و هو صفة المجردین. الثالث لیس له مأوی معلوم و الارض کلها له بساط و هو من علامات المتوکلین. الرابع ان یکون اکثر اوقاته جائعا و هو من علامات الصالحین. الخامس ان ضربه صاحبه مأة جلدة لا یترک بابه و هو من علامات المریدین. السادس لا ینام من الیل الا الیسیر و ذلک من اوصاف المحبین. السابع انه یطرد و یجفی ثم یدعی فیجب و لا یحقد و ذلک من علامات الخاشعین. الثامن رضی بما یدفع صاحبه من الاطعمة و هو حال القانعین. التاسع اکثر عمله السکوت و ذلک من علامات الخائفین. العاشر اذا مات لم یبق منه المیراث و هو حال الزاهدین. (منبع: نشان از بی نشانها، چاپ هجدهم، ج اول، ص 310)

 

**مراد از «مجردین» در اینجا٬ «عزب اوغلی ها» نیستند! «تجرد» بریدن از ما سوی الله و قطع تعلق از همه چیز و همه کس و حتی وجود عاریتی خود است که از اوصاف مختص اولیا و بندگان حقیقی خداست.

 

 

سلام الله و سلام ملئکته المقربین و المسلّمین لک بقلوبهم یا امیرالمؤمنین

..::یکشنبه هر هفته بروزم::..

 

یک لغت و کلی چیزهای دیگه!

 

/Escapism /ı'skeıpızəm

 

 توی دیکشنری OXFORD جلوی لغت بالا نوشته:

 

The habit of trying to forget unpleasant realities 

by seeking entertainment, imagining oneself in an

exciting situation, etc.

 

                                                           

انگلیسی تون خوبه؟ آفرین! در عصری که "شریعت تکنولوژی" بجای "شریعت وحی" نشسته، زبان بلد بودن از نماز اول وقت واجبتره!! این سه خط بالا بطور خلاصه یعنی "رو آوردن به سرگرمی، توهم و اینجور چیزها برای فراموش کردن واقعیتهای ناگوار." من نمی دونم مترادف فارسی لغت بالا چی میشه؟ دیکشنری دو جلدی انگلیسی به فارسی "حییم" رو هم نگاه کردم ولی چیزی پیدا نکردم. یعنی کلاً واژه Escapism رو ندیدم! البته مصدر Escape به معنی "فرار" و "گریز"ه و توی هر دیکشنری دو زبانه که نگاه کنید معادل داریم براش. کار، اونجا خراب میشه که یه "ism"به آخر این مصدر اضافه میشه و در این حالت شما اگه واژه ای رو که ساخته میشه توضیح بدین، در واقع تعریفی از یه مکتب یا یه "فلسفه" ارائه دادین مثل توضیح دیکشنری OXFORD. یا اگه فاش تر و جسورانه تر بخوام بگم، باید بگم فلسفه زندگی غربی رو توضیح دادین! حقیر بخوبی واقف هستم که زیر سوال بردن مقبولات و مشهورات "شریعت تکنولوژی"، امروز تا حد یک فعل قبیح مذموم هست لکن اگر توی این پست، چنین جسارتی کردم، پشتم به این آیه قرآنی محکمه که " فذلکم الله ربکم الحق فماذا بعد الحق الا الضلال فانی تصرفون." منظورم از "غرب" هم، اینجا، غرب جغرافیائی یا اشاره به کشورهای غربی نیست. غرب در دل انسانهای فلک زده این عصر با غروب معنویت صورت پیدا کرده و جغرافیا نداره. غرب، امروز با همه ملزوماتش (که یکیش انکار وحی هست) توی همه کشورهای شرقی حتی با جمعیت قاطع مسلمان، عینیت پیدا کرده.

Escapism (با تلفظ ایسکِـی پیزْم) یه روش یا یه رویه فلسفیه که اساس بوجود آمدن بسیاری از محصولات و ره آوردهای تمدن تکنولوژیک غرب بوده. مثل سینما، ویدئو، تلویزیون، دیسکو، شهربازی، سیرک، کازینو، فوتبال (!)، توریسم و غیره. تا حالا به این فکر کردین که چرا پرده سینما رو اینقدر بزرگ ساختن و باید برای تماشای فیلم توی تاریکی مطلق بشینید و دو ساعت چیزی غیر از پرده نقره ای توی سالن توجهتون رو جلب نکنه؟ جوابش موقعی معلوم میشه که فیلم تموم شده و چراغهای سالن رو روشن میکنن و شما تازه یادتون می افته که توی سینما بودین! تازه وقتی از سالن سینما می آیید بیرون٬ بیشتر متوجه غفلت عمیق دامنه داری که با اختیار، خودتون رو به اون سپرده بودین می شین. اینجاست که ممکنه یادتون بیفته که دو ساعت بود اولتیماتوم صاحبخونه رو برای تخلیه خونه تا عصر امروز فراموش کرده بودین و اینکه امشب براتون مهمون میاد و شما مدتهاست که از یخچال بجای جاکفشی استفاده می کنید و بجای گوشت و تخم مرغ و میوه، دمپائی های آشپزخونه رو جفت کردین بغل چهار تا دونه هویج و سه پر کاهو که در یکسال گذشته جنسشون به پلاستیک تبدیل شده و منزل (!) هم صبح، وقتی داشتین می اومدین بیرون بهتون گفته: عصر، یا با گوشت میائی خونه یا خودتو می کنم تو زودپز!!!!! و اینکه برای آخر ماه سیصد هزار تومن چک دارین ولی ده روز به آخر ماه مونده و نه پولی توی جیبتون دارین، نه توی حساب... خوب لازم نیست خودتونو ناراحت کنید. سینما رو  برای همین ساختن دیگه. همینطور "تلویزیون" رو، همینطور "شهربازی" رو، همینطور "سیرک" رو، همینطور "دیسکو و دنس" رو، همینطور بازی "بیلیارد" رو، همینطور "استادیومهای شونصد هزار نفری فوتبال" رو، همینطور "کافی شاپها" رو، همینطور "گیم های کامپیوتری" رو، همینطور بازی "پوکر" رو، همینطور "MP3 player" های خوشگل جور واجور رو، همینطور "DVD player" های خوشگل جور واجورتر رو، همینطور سیتی سنترهای خوشگل شهر مدینه برای حجاج بیت الله الحرام رو (این همه اعمال شاقه که حج داره خوب بالاخره کسالت میاره برای روح مؤمنین! مدینه که تهران نیست میدون ونک داشته باشه!!) و همینطور این اواخر "اینترنت" رو که همه موارد بالا رو پشت سر گذاشته و تا جایی پیش رفته که امروزه از اعتیاد به وب و وبگردی صحبت میشه و بسیارند کاربرهای اینترنتی از اهل ایمان که گرفتار این قضیه اند (کردم اشارتی و مکرر نمی کنم!!)

در زندگی غربی، بشر با غفلتی عمیق از معاد و ملزومات رفتن بسوی مرگ و معاد و پرهیز از مرگ آگاهی و بالاتر از اون خود آگاهی، مشغول تمتعی مسرفانه به همراه پاسخ به حوایج حیوانی خود تا حد اشباع شده و اصولاً توجه به مقولاتی مثل "مرگ آگاهی" برای این بشر عارضه ای روانی محسوب میشه. اما مواجهه یک انسان کامل با مرگ طور دیگه ایه... امیرالمؤمنین (علیه السلام) در بیانی حیرت آور می فرمایند: "والله لَابنُ ابی طالب آنَسُ بالموت من الطفل بــِثـَدیِ اُمّه" یعنی به خدا قسم اشتیاق پسر ابی طالب به مرگ، از اشتیاق طفل به پستان مادرش بیشتر است. در قرآن هم، انسان به هیچ چیز بیدار کننده تر از همین "مرگ آگاهی" دعوت نشده. "قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الی عالم الغیب و الشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون" یعنی: بگو همین مرگی که از آن فرار می کنید شما را در خواهد یافت و آنگاه شما را به حضور آنکه از پیدا و پنهان با خبر است خواهند رساند تا از آنچه انجام می دادید آگاهتان کند. حالا شما بیائید توی یه جمع این آیه رو بخونید بعد هم بگید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: "اگر می خواهید در اجر شهدای بدر سهیم باشید، هر روز بیست بار مرگ را یاد کنید." حُکماً شما رو به رفتن نزد روانشناس جهت امیدوار شدن به زندگی توصیه خواهند کرد!!

اما... چیزی که مهمه این نیست که بشر غربی برای گریز از واقعیتهای ناگوار و استرسهای روزمره به ابزارها و روشهای مختلف Entertainment (سرگرمی) رو میاره. بشر غربی سالهاست که چشمش رو از آسمان به زمین دوخته (با اینکه دو هزار و هفت ساله که روزها و شبها رو با مبدا تولد رسولی از مرسلین شمرده) مهم اینه که این رویه (Escapism) برای ما مسلمانها هم تبدیل به راه گریز نه تنها از استرس و مسائل روزمره ناگوار بلکه از یاد خدا و معاد و حتی خود شده. همین "خود"ی که اساس معرفت الله بیان شده. شاهدش هم همین مؤمنین و مؤمناتی که می بینید به روشها و ابزارهای گوناگون و مختلف رو میارن تا وقت خودشون رو بگذرونند... اینا لا اقل چرا یه نگاه به این بیت حضرت حافظ (رضوان الله علیه) در بالای وبلاگ حقیر نمیندازن؟! اما کاش فقط وقت بود که از دست می رفت. اغراق نیست اگه بگیم که "همه چیز" رو از دست میدن و میدیم. چرا Escapism توی زندگی ما مسلمانها که قرآن نداریم و برای همینه که نمی خونیمش(!) جایگزین عمل به این فرمان خدا شده که "واذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الآصال و لا تکن من الغافلین" (و خدا را در باطن خود با تضرع و خشوع و بدون به زبان آوردن، صبح و شب یاد کن و از این یاد غفلت مکن.) 

حقیر منظورم این نیست که صبح و شب کار و زندگی رو ول کنیم بشینیم یاد خدا باشیم. کار و زندگی داشتن هم البته عذر موجهی برای غافل بودن نیست چه برسه به سرگرم شدن به چیزی که بکل ما رو توی غفلت آویزون نگه داره. بوده اند و هستند مردانی که به تایید خود خدا "لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله" وسط معامله هم قلبشون مشغول ذکر خداست. منظورم اینه که اگر کسی راه افتاده باشه و شب و روز دل به خدا داده و با عنایات ربوبی، بدون غفلت و علی الاتصال مشغول ذکر خدا باشه، چنین کسی نیاز به Entertainment نداره و دل به تفنن از هر نوعش که باشه نمی سپاره. نه تنها این کار رو نمی کنه بلکه دل به تفنن و سرگرمی سپردن رو مانع راه و موجب توقف می بینه. آخه ما راه نیفتادیم که ببینیم آدم چه جوری متوقف میشه؟ نقل شده که یکی از عرفای معاصر رو ـ از تلامذه عارف کبیر مرحوم آقا سید علی قاضی طباطبائی تبریزی (رضوان الله علیه) ـ که به اصفهان سفری داشته دعوت به گردشی در شهر و بازدید از آثار باستانی اصفهان می کنند. ایشان نپذیرفته و می فرمایند: "هر که در خانه اش صنم دارد......گر نیاید برون چه غم دارد!" حکماً کسی که از ایشون این دعوت رو بعمل آورده خودش سالک الی الله نبوده. و یقیناً این سخن امام صادق (علیه السلام) به گوشش نخورده بوده که "العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع الله لو سهی قلبه عن الله طرفة عین لمات شوقاً الیه..." یعنی عارف جسمش میان مردم و دلش با خداست آنچنانکه اگر لحظه بسیار کوتاهی، خدا از یاد او برود از شدت شوقِ یاد دوباره خدا می میرد. بقول طلبه ها... فـَتـــَـــأمّل!

 

اقم الصلاة لذکری

 

الله اکبر…

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین

الرحمن الرحیم…

جزوه آناتومی پایه... صفحه 21… اونی که بین CRICOID  و THYROID قرار داشت...

مالک یوم الدین

ایاک نعبد.... IQ !!  ..... THYROARYTENOIDEUS

......

اهدنا الصراط المستقیم

صراط الذین انعمت علیهم...نه.... اون که بین THYROID و ARYTENOID قرار داره خُله!!!!

......

.....

.....والضالین!!!!!!

اگه بین غضروفهای مربوطه باشه٬ هم اسم اونا میشه دیگه.... پس همون CRICOTHYROIDEUS

سبحان ربی العظیم و بحمده....

سمع الله لمن حمده....

الله اکبر....

.......

سبحان ربی الاعلی و بحمده....

الله اکبر...

......

از اون بالا کفتر میایه.... یک دانه دختر میایه!!!!!!!!!

.....

این چرت و پرتا چیه آخه اینا گوش میدن؟؟ از دیشب داره تو سرم می خونه!!! شهرام ناظری...

شهرام ناظری هم که نشان فرهنگ و هنر گرفت از فرانسه...

اندک اندک... اندک اندک جمع مستان می رسد....ریم دارام رام رام رارام!!!!!....

گلعذاران...نازنازان در رهند....!!!

.....

بحول الله و قوته اقوم و اقعد

بسم الله الرحمن الرحیم....

الحمد لله رب....

فعلا 250 تا دارم... کم مصرف هم که هست ماشین....

....

مالک یوم الدین

ایاک نعبد و ایاک نستعین

اهدنا الصراط المستقیم

صراط الذین انعمت علیهم

.....

این آیه رو باید تو المیزان نگاه کنم  «انعمت علیهم» ... نعمت چیه؟ «لتُسألُنّ عن النّعیم»

ذلک... نه! اولئک....چی بود؟ ....یومئذ

المیزان هم مثل اینکه گرون شده! هادی چهل تومن گرفته!!

.....

غیر المغضوب علیهم و الضالین!!!!

......

ربنا اتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنه....

همش می خوام یه دعای خوب حفظ کنم برای قنوت!

اللهم....

نه! ربنا...

ربنا اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم....

ربنا اغفر لی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب...

نه! «تقوم الحساب»...

.....«یقوم الحساب»...!!!

......

سبحان ربی العظیم و بحمده

.....

الله اکبر

.....

دختره خجالت نمی کشید جلوی چشم همه!!!!! آخرالزمان شده!! ولی پسره هم بی تقصیر نبود فکر کنم...

این چه وضعشه آخه؟ دانشگاه مگه Maxim Casino ابراهیم تاتلیسسه؟؟

ا براهیم تاتلیسس هم با اون سبیلاش!!!

تو ترکیه هم مثل اینکه نماینده مجلس شدن زیاد سخت نیست...

مرتیکه داشت نماینده مجلس می شد!

 

Dondum daldan kopan kuru yapraga, Leylim ley

Seher yeli kopat beni kir beni, Leylim ley

.....

!!!!...Leylim Leeeeeeeeey, Leylim LEY

 

به نظر من دفتر فرهنگ اسلامی...

اصلا وظیفه حراسته.... حراست هم وجهه خوبی بین دانشجوها نداره...

اصلا وظیفه خودمه که سر کلاس بگم به بچه ها...

دختر نداریم سر کلاس...!!

به نظر من مقصر خانواده ها هستند...

....

الحمد لله

اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له

و اشهد ان محمد عبده و رسوله

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

....

اگه آدم بعد از بلند شدن یادش بیاد که تشهد نگفته نمازش درسته...

....

السلام علیک ایها النبی و رحمة الله....

«ح» باید حلقی باشه.... و رحمة الله... و رحمة الله...

ولش....

....

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

الله اکبر...

الله اکبر...

الله اکبر...

.....

 

- قبول باشه.

- مرسی! قبول حق!!!

تقلَبَ الله...!

در اخبار آمده بود که رئیس جمهور آمریکا با صدور بیانیه ای حلول عید سعید فطر را به تمام مسلمانان جهان تبریک گفت. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری عربستان، جرج بوش رئیس جمهور آمریکا با صدور بیانیه ای در کاخ سفید اظهار داشت: دین اسلام در جامعه آمریکا تأثیر به سزایی داشته و منجر به طمأنینه و آرامش اقلیت مسلمان آمریکا و همه جهان شده است. وی در ادامه افزود: بیشتر مسلمانان جهان عید سعید فطر را که خداوند به آنها خیر، برکت و سلامتی داده است، جشن می گیرند. بوش در این بیانیه تصریح کرد: جامعه ما دارای شهروندان مسلمان بسیاری است که به این مسئله نیز افتخار می کنیم.
ما مسلمانان جهان از اینکه آقای بوش٬ اینجور٬ مسلمانان بی تربیت و تروریست (!) را مورد مهر خود قرار داده و شرمنده کرده اند از ایشان تشکر می کنیم. حالا کاری نداریم که ایشان در موقع خواندن پیام تبریکشان طبق معمول گاف داده و بجای عید فطر٬ سال نو را به مسلمانان تبریک گفته اند٬ ولی ما مسلمانان جهان واقعاً نمی دانیم این پیام ایشان را ببریم در کدام کوزه ای بگذاریم و آبش را بخوریم. ما مسلمانان جهان از کسی که متن آقای بوش را نوشته و به دستشان داده متشکریم که متوجه این نکته شده اند که اسلام موجب طمأنینه و آرامش اقلیت مسلمان آمریکا و همه مسلمانان جهان شده است. اما ما مسلمانان جهان آقای بوش را حلال نخواهیم کرد که این آرامش ما را شش سال است که با فرستادن بمب افکنهای بی ـ ۵۲ بالای سرمان و پراندن موشکهای کروز از روی ناوهای مستقر در دریای مدیترانه٬ دریای سرخ و دریای عمان بر هم زده است. ما از دست ایشان دلخوریم که خیر٬ برکت و سلامتی را شش سال است که از ما مسلمانان جهان گرفته و حالا با پر رویی تمام جشن برکت و سلامتی مان را به ما تبریک می گوید و دماغش از این جمله آخری که گفته مثل دماغ پینوکیو دراز شده و نوکش به زمین می ساید. حقیر بعنوان یکی از مسلمانان غیرتروریست جهان (به روح اباء و اجداد خود آقای بوش قسم٬ حقیر در عمرم آزارم به یک پشه نرسیده!) از آقای بوش دلخورم که میلیاردها دلار صرف کرده تا شب و روز در رسانه های دنیا که مردم مثل عبد در برابر معبود تمام عقل و اندیشه و فکر خود را تسلیم برنامه سازان آن می کنند٬ اسلام مساوی تروریسم تبلیغ شود و آنقدر چاخــــــــــان در روز روشن به خورد مردم دنیا داده شود که والله دیگر خودمان هم باورمان شده که تروریست هستیم!! ما که پای مدیای آنها بیشتر می نشینیم تا پای قرآن خودمان تا خدای نکرده بخاطر «تبیـــــــان» بودن کلام خدا حالیمان بشود که اینها چه سامریان خبره ای هستند که گوساله را می توانند برایمان خدا جا بزنند چه رسد به اینکه دین اسلام را که نامش به معنی «صلح» است دین خشونت جا بزنند٬ باورمان شده که این دین اسلام است که پیروان خود را خشن بار می آورد و آنان را به خشونت فرا می خواند. اسلامی که خدا پیامبر آنرا بخاطر نرم خوییش تحسین کرده و دوریش از خشونت را سبب پراکنده نشدن مردم از اطرافش خوانده (فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفظوا من حولک ـ آل عمران ۱۵۹) من ایشان را حلال نخواهم کرد که با اسلام ما اینچنین و با عقل مردم دنیا چنان کرده که دیگر ما مسلمانان هم در بین خودمان از هم می پرسیم که چرا اسلام دین خشنی است؟ ما مسلمانان جهان آقای بوش و هم پالگیهای پیش از خودش را حلال نخواهیم کرد که مارهایی همچون «القاعده» و «بعث» را سالها در آستین پروراندند و فربه کردند تا یکی را هشت سال به جان مسلمانان ایران بیندازند و آن یکی را با آن لبخند ملیح و قیافه روحانی و عمامه سفید بر سر و شعار «جهــــــــاد» چماق خشونت کرده بر سر مسلمانان جهان بکوبند تا هر کجای این عالم هم که صدای مظلومی بلند شد و خواست با دست خالی و فریـــــــاد «الله اکبر» برای دادخواهی خود از ظالم قدمی بردارد٬ نام او را در فهرست گروههای تروریستی وارد کنند تا مردم جهان بدانند که مسلمانان بی تربیت و تروریست هستند. من اصلا با آقای بوش قهرم که مردم دنیا را با جادوگران هالیوود و برنامه سازان تلویزیونی چنان هیپنوتیزم کرده که کسی فرصت لحظه ای فکر کردن در باره ترکتازی او در شش سال گذشته در سرزمینهای اسلامی را نکرده. ما مسلمانان جهان از اینکه آقای بوش به جمعیت مسلمان کشور خود افتخار می کند و به مسلمانان کشورهای دیگر افتخار نمی کند دلمان شکسته است! آخر پارتی بازی تا کی؟! لااقل می خواست یک ذره به ما مسلمانان دیگر کشورها هم افتخار کند تا بقیه هم از بزرگتر یاد بگیرند و به ما افتخار کنند. اما از حق نباید گذشت که با این پیام آقای بوش٬ آب از لب و لوچه ما مسلمانان فلک زده جهان برای لیبرال دمکراسی آمریکایی سرازیر شده که اینقدر خوب است و همه را قبول دارد. خریت ما را نمی دانم از کجا متوجه شده با این همه کند ذهنی؟ دمش گرم.

عید فطر مبارک!

 

این روزها یواش یواش صحبت از عید فطر است. بعضی ها از تعطیلات عید فطر و اینکه خوب است یک روز باشد یا سه روز٬ صحبت می کنند. بعضی ها توی وبلاگشان پیشاپیش عید فطر را تبریک می گویند. اس ام اس بازها هم جک و اس ام اس برای عید فطر ساخته اند و از باب ادخال سرور در قلوب مؤمنین (!) برای دوستان ارسال می کنند. هر طور حساب کنی بالاخره گذر ایام و آمدن و رفتن روزها رسم همیشگی دهر بوده و بعد از ما هم خواهد بود. ماه مبارک رمضان هم با همه اوصافش، از خواب ماندن برای سحری و روزه بدون سحری گرفتن بگیر تا سفره های رنگین افطــــــــــــــاری با کمی ریای خالصانه و از عذرهای شرعی معاف کننده از تکلیف سخت روزه گرفتن تا تعقیب سریال میوه ممنوعه (که دست بر قضا مورد توجه مؤمنین قرار گرفته) و ادای فریضه نماز مغرب و عشاء در دقیقه نود و باقی قضایا٬ دارد تمام می شود. راستش چه فرقی می کند که دارد تمام می شود یا نه؟! ما که از روز پانزدهم ماه مبارک وقتی به هم رسیدیم گفتیم: «دیگه چیزی نمونده. نصفش رفت. از امروز می افته تو سرازیری!» یا اینکه هر وقت به هم رسیدیم بعد از اینکه از سر «تعارفی ریاکارانه» آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای هم کردیم از هم پرسیدیم «خوب، با ماه رمضان چطوری؟» و جواب دادیم: «هی بد نیستیم! تا حالا که گرفتیم روزه رو» و جواب شنیدیم که: «خوب الحمد لله چیزیش نمونده… بیشترش رفته، مونده کمش!!» چه فرقی می کند که دارد تمام می شود یا نه؟ ما که هیچ همتی بر کسب تقوی که نتیجه روزه داری است (کتب علیکم الصیام…لعلکم تتقون) نکردیم و شاید بعضی از معاصی را هم  مرتکب شدیم در حال روزه داری. همت هم اگر کردیم بر امساک از خوردن بوده که البته هر چه نخوردیم را سر سفره افطار جبران کردیم و هر غذای چرب و شیرینی را هم که در طول سال نمی خوردیم در طول این ماه سر سفره افطار داشتیم. نتیجه هم شاید از این همت گرفتیم البته. حقیر حدود 5 کیلو وزن کم کرده ام به برکت ماه مبارک!! چه فرقی می کند که دارد تمام می شود یا نه؟ ما که بعد از تمام شدنش ممکن است از طلا گشتن پشیمان گشته باشیم و بخواهیم که «مرحمت فرموده ما را مس کنید!». از همه اینها که بگذریم یک چیزی در این میان هست و آن اینکه ما از روز اول داریم روزهای ماه مبارک را می شماریم. کاری که برای هیچ ماه دیگری نمی کنیم. راستی چرا روزها را در این ماه می شماریم و حساب روزها را دقیقاً در دست داریم؟ می ترسم بگویم که مکر نفس در این میان هست و طولانی شدن تحمل بر گرسنگی و تشنگی است که  ما را به این کار وا می دارد.

راستش دستمایه نوشتن این پست٬ برخوردن به عبارتی جالب از امام سجاد (علیه السلام) در صحیفه سجادیه بود. ایشان در دعایی که در آن با ماه رمضان وداع می کنند٬ ماه رمضان را با سلامهای متعدد مورد خطاب قرار داده و بعد از هر سلام سخنی با ماه رمضان می گویند. در فرازی از این وداع٬ ایشان می فرمایند: «السلام علیک ما کان اطولک علی المجرمین…» (سلام بر تو که چقدر بر مجرمین طولانی هستی!) لابد اگر ما انشاء کننده این جمله بودیم در ادامه می گفتیم: «و ما اقصرک علی المؤمنین» (و چقدر بر مؤمنین کوتاه هستی.) اما ادامه سخن امام (ع) این است: «…و ما أهیَبَک فی صدور المؤمنین» یعنی: و چقدر در سینه های مؤمنین هیبت داری!! (فتأمل! بقول طلبه ها) اینجا سخن از زمان و کوتاه بودن و طولانی بودن ماه مبارک و اینکه چقدر حیف می شود برای مؤمنین که زود تمام می شود نیست! گویا نزد مؤمنین که امام (ع) خود سر سلسله و زین العابدین آنهاست، آنچه که از ماه رمضان در نظر نمی آید، شمار روزهای آن است. اصلاً قضیه چیز دیگری است (...و چقدر در سینه های مؤمنین هیبت داری) ادعای داشتن ایمان هم حرف مفتی است! اگر هیبت ماه رمضان در طول ماه بر ما غالب نبوده دیگر چه داعیه ای بر داشتن ایمان می ماند؟ «قالت الاعراب امنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم» (حجرات ـ 14)

راستی یادم رفت… عید فطر پیشاپیش مبارک!